پارسیان ارز



با داغ شدن تب 

خرید و فروش بیت کوین و سرمایه گداری در بازار ارزهای دیجیتال، کمتر کسی هست که نام بیت کوین را نشنیده باشد و یا با آن آشنایی نداشته باشد.

اگر بخواهیم بیت کوین را به زبان ساده توصیف کنیم، نوعی پول یا ارز در شکل دیجیتالی است که می‌توانید با آن خرید کنید، سفارش‌ آنلاین انجام دهید یا آن را به عنوان نوعی سرمایه‌گذاری در نظر بگیرید.

برای بدست آوردن بیت کوین چندین راه وجود دارد. راه اول این است که با استفاده از دستگاه های ماینر یا اسیک ماینرها، به استخراج بیت کوین بپردازید و آن ها را در کیف پول خود نگهداری کنید. راه دیگر برای بدست آوردن آن، خرید بیت کوین است که برای این کار می توانید به یک صرافی ارز دیجیتال مراجعه کرده و با پرداخت وجه و دادن آدرس کیف پولتان، بیت کوین دریافت کنید.

ادامه مطلب


در حالیکه مردم کشورمان به دلیل شرایط بد اقتصادی و وضعیت نا به سامان و ناپایدار ارزی، درگیر راهی برای کسب درآمد و بهبود شرایط خود هستند، مدتی است که سرو کله ارزی با ساختاری الکترونیک و متفاوت به نام بیت کوین پیدا شده است که سروصدای زیادی را هم به پا کرده است و پای بسیاری را به این بازار پرنوسان اما پرسود باز کرده است.

 

عده ای می گویند که خرید بیت کوین بسیار مهم است و می تواند آینده شما را تامین کند. اما کم نبوده اند کسانی که بدون داشتن اطلاعات پا به عرصه سرمایه گذاری گذاشته اند و نه تنها موفق نبوده اند بلکه مقدار زیادی از سرمایه خود و گاها تمام آنرا از دست داده اند. اکنون نیز شرایط بسیار حساس و مهمی را پیش رو داریم.

 

قیمت بیت کوین که امسال تا 13000 دلار هم رشد داشت و اکنون خرید و فروش بیت کوین در صرافی ارز دیجیتال بایننس با قیمت 7200 دلار انجام می شود، صعود و سقوط های زیادی داشته است. قیمت بیت کوین برای چندین بار حتی تا مرز صفر شدن هم پیش رفت و تصورات بر این بود که این ارز دیگر نابود شده و امیدی برای بازگشت آن وجود ندارد. اما در همین زمان بود که قیمت آن به طور ناباورانه ای دوباره منفجر شد و بازار خرید بیت کوین داغ شد و باعث شد تا 20,000 دلار هم پیش برود. 

 

اما اکنون سوال این است: آیا بیت کوین با هاوینگ که گفته می شود از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر قیمت بیت کوین خواهد بود، دوباره اوج خواهد گرفت؟

 

در هاوینگ‌های پیشین، بازار با نقطه عطفی صعودی رو به رو شد و صعود همیشه اتفاقی لذت بخش بوده است. 

 

بسیاری معتقدند که تاریخ بار دیگر خود را تکرار خواهد کرد و هاوینگ بعدی بیت کوین، باعث خواهد شد تا بازار صعودی دیگری آغاز شود. اما سوال اینجاست که اگر بازار صعودی پیش از هاوینگ اتفاق افتاده باشد چه؟ چرا نمی‌گوییم که تاثیرات هاوینگ بر قیمت، همین حالا هم مشهود شده‌ است؟

جواب این سوال اینجاست که نصف شدن پاداش استخراج فقط یک اتفاق نیست، بلکه یک روند داستانی و مبتنی بر اخبار است که نمی‌توان انتهایش را دید.

 

در این مقاله که از کوین دسک بازگردانی شده است قصد داریم به بررسی تاثیر هاوینگ بر قیمت بیت کوین بپردازیم. ابتدا بیایید نگاهی به مفهوم هاوینگ و دلیل وجود آن بیاندازیم.

برای کنترل تورم در بیت کوین، پروتکل آن طوری برنامه ریزی شده است که دارای محدودیت ۲۱ میلیون واحدی باشد. ورود کنترل شده و با ریتم ثابت بیت کوین‌های جدید در واقع نوعی مشوق و جایزه برای پردازندگان تراکنش‌های بیت کوین است که ماینر نام دارند. هر چهار سال یکبار، این جایزه بلاک‌ها نصف می‌شود؛ نکته جالب اینجاست که این اتفاق باعث شباهت استخراج بیت کوین به استخراج طلا می‌شود، چرا که در استخراج طلا نیز رفته رفته با استخراج طلای بیشتر، شانس یافتن آن کمتر می‌شود. ۲۸ نوامبر سال ۲۰۱۲، برای اولین بار پاداش شبکه بیت کوین از ۵۰ به ۲۵ واحد کاهش یافت. نهم جولای سال ۲۰۱۶ نیز این میزان بار دیگر نصف شد و در حال حاضر استخراج هر بلاک از شبکه بیت کوین جایزه‌ ۱۲.۵ واحدی دارد.

 

ماه می سال ۲۰۲۰، پاداش استخراج شبکه بیت کوین یکبار دیگر نصف می‌شود و پس از ماین هر بلاک ۶.۲۵ واحد از این ارز به ماینر می‌رسد.

اگر این ارز دیجیتال بخواهد تا هاوینگ بالای ۸ هزار دلار بماند، بازار باید ۲.۹ میلیارد دلار ورودی سرمایه داشته باشد تا بتواند از پس تاثیر تورمیِ بیت کوین‌های جدیدی که وارد ایستم می‌شود بربیاید. حتی با وجود ثابت ماندن رشد سرمایه‌گذاری، کاهش فشار فروش بیت کوین که پس از هاوینگ اتفاق می‌افتد، باعث افزایش قیمت بیت کوین خواهد شد. کاهش فشار نیز از آن جهت صورت می‌گیرد که سکه‌های کمتری وارد بازار می‌شود. این نظر یکی از مفسران و سرمایه گذاران حوزه بیت کوین به نام تور دمیستر (Tuur Demeester) است.

 

یکی دیگر از تحلیلگران این حوزه که در توییتر با نام مستعار PlanB فعالیت می کند پا را یک قدم فراتر گذاشته است. وی از نرخ تولید و عرضه» (Stock to Flow)، برای ایجاد یک مدل پیش‌بینی استفاده می‌کند. این مدل با استفاده از داده‌های بسیار دقیق تاریخی در تغییرات قیمت بیت کوین، وضعیت بازار را پیش‌بینی می‌کند؛ در این مدل از طلا و نقره به منظور الگوگیری استفاده می‌شود. همانطور که در خط مشکی نمودار بالا مشاهده می‌کنید، قیمت بیت کوین پس از هاوینگ آینده به ۶۰ هزار دلار می‌رسد. لازم به ذکر است که نرخ تولید و عرضه از تقسیم تعداد باقی‌مانده از ارزهای عرضه نشده و تولید سالیانه به دست می‌آید.

 

صد البته انتقادهایی نیز به سمت این مدل روانه شده است. پس از بررسی‌های دقیق این مدل مشخص شد که احتمال رخداد چیزی کاملا متضاد با پیش‌بینی آن نیز وجود دارد. از طرف دیگر این سوال در ذهن ایجاد می‌شود که در شرایط عادی و مساوی، کاهش عرضه باید باعث افزایش ارزش شود. پس چرا نمی‌شود گفت که قیمت از قبل‌تر به سمت همان شیب صعودی در حرکت است؟

 

اینجا دقیقا همانجایی است که پای سناریوی جدید به ماجرا باز می‌شود.

 

از لحاظ فنی نمی‌توان هاوینگ را یک رخداد فاندامنتال در نظر گرفت، چرا که از نقطه نظر سنتی سرمایه‌گذاری، هاوینگ تغییر دهنده ارزش نیست. در تحلیل یک دارایی، فاندامنتال به متغیرهایی گفته می‌شود که در عین حال که قابل شمارش‌اند، باعث افزایش آن دارایی نیز می‌شوند. مثلا سود، حجم بازار و ترامه‌ها از جمله این متغیرها هستند. از همین رو کمیابی»، که از پیش برنامه‌ریزی شده است، یک متغیر فاندامنتال نیست، بلکه یک حقیقتِ عملی است.

 

می‌توانیم اینطور در نظر بگیریم که حقایق به خودی خود قابل تعبیر نیستند، اما تاثیرات آنها چیزی تعبیرپذیر است. شکی نیست که هاوینگ رخ خواهد داد، فقط مشخص نیست چه داستانی پس از آن رخ می‌دهد و تاثیر این داستان چیست.


در مقاله های قبلی درباره این موضوع که وقتی اقدام به خرید بیت کوین می کنید، چه مراحلی طی می شود و تراکنش بیت کوین چگونه تایید و انجام می شود، صحبت کردیم. اما چه میشود اگر شخصی اقدام به فروش بیت کوین کرده و پول آن را نیز دریافت کند ،سپس دوباره  آن بیت کوین ها را برگرداند و  بتواند آنها را خرج کند؟ آیا ممکن است چنین اتفاقی بیفتد؟ جواب مثبت است. اما چگونه؟  بلاک چین‌های بزرگی مانند شبکه بیت کوین و اتریوم، از نظر امنیت در مقابل حملات مقاوم‌ترند. شبکه بلاک چین شامل نودهایی است که تراکنش‌ها را ایجاد و اجرا می‌کنند. ماینرها تراکنش‌های تایید شده را به بلاک‌های زنجیره اضافه می‌کنند. در این حین اگر عامل خاصی کنترل بخش قابل توجهی از شبکه را به دست بیاورد، امنیت بلاک چین به خطر می‌افتد. اگرچه شبکه بیت کوین یکی از کامل ترین و امن ترین شبکه های موجود در بلاکچین است اما از لحاظ تئوری، تمام شبکه ها یک یا چند راه نفوذ دارند و بلاکچین نیز از این قاعده مستثنی نیست. هکرها دائما در کمین و در پی یافتن راهی برای آسیب زدن و استفاده از باگ های هر شبکه و سوء استفاده از آن هستند. یکی از خطرناک‌ترین حملاتی که بلاک چین و رمز ارزها را تهدید می‌کند، حمله‌ 51 درصد یا حمله‌ دوبار خرج کردن یاdouble spending  است. حمله 51 درصدی اتفاقی است که اگر رخ دهد، گروه خاصی قادر خواهند بود یک شبکه را کنترل کنند و اعتبارش را از آن بگیرند. اما حمله 51 درصدی دقیقا چیست و چگونه کار می کند؟ حمله 51 درصدی مربوط به ماینر یا گروهی از ماینرهاست که سعی می کنند ارزهای دیجیتال خود را در بلاک چین دوبار خرج کنند. هدف آن ها البته، همیشه این نیست که آنها را دوبار خرج کنند، بلکه اغلب سعی می کنند با از بین بردن تمامیت بلاک چین اعتبار آن شبکه را تحت الشعاع قرار داده و به آن لطمه وارد کنند. اما آنها چگونه می توانند به بیت کوین و شبکه بلاکچین نفوذ داشته باشند؟  بیایید با مثالی ساده دوبار خرج کردن را توضیح دهیم.  فرض کنید من 5 بیت کوین را برای خرید یک خانه خرج کرده ام. آن خانه چند روز بعد به من تحویل داده می شود و بیت کوین ها نیز به شرکت فروشنده منتقل می گردد. با انجام حمله 51 درصد در بلاک چین بیت کوین، می توانم انتقال این بیت کوین ها را مع کنم. در نتیجه علاوه بر خانه ای که اکنون برای من است، بیت کوین هایم را نیز دارم که می توانم دوباره آن ها را برای خرید چیز دیگری خرج کنم.  ابتدا با یک توضیح کوتاه، دیدی وسیع از چگونگی این حمله می دهیم:

 

کنترل بلاک چین یعنی حاکمیت بر تمام امور

 

پیش از آنکه به خود حمله 51 درصدی بپردازیم، باید بدانیم که بلاک چین چیست و چه اهمیتی در شبکه دارد. به طور کلی بلاک چین یک نوع سیستم ثبت اطلاعات و گزارش است. تفاوت آن با سیستم‌های دیگر این است که اطلاعات ذخیره شده روی این نوع سیستم، میان همه اعضای شبکه به اشتراک گذاشته می‌شوند و با استفاده از رمزنگاری (Cryptography) امکان حذف و دستکاری اطلاعات ثبت شده تقریبا غیرممکن است. خب حالا که می دانیم بلاکچین، همه چیز در دنیای ارزهای دیجیتال است، پس می توان نتیجه گرفت که پروتکل های بلاک چین اساس قالبی از حاکمیت هستند. بلاک چین بر دفتر کلی از اطلاعات، مثلا اطلاعات تراکنش‌ها، حکومت می‌کند. از آن‌جایی که پروتکل بلاک چین قادر است حاکمیت را برای ما انجام دهد، دیگر به نهادهای شخص ثالث، نظیر دولت‌ها یا بانک‌ها، نیازی نداریم. همین عامل است که باعث می‌شود بلاک چین ها غیرمتمرکز باشند. پروتکل بلاک چین بیت کوین بر اساس ایده دموکراسی عمل می‌کند، یعنی اکثریت مشارکت‌کنندگان (ماینرهای) شبکه می‌توانند تصمیم بگیرند که کدام نسخه از بلاک چین نسخه حقیقی است. حالا به بررسی مراحل این حمله می پردازیم:

 

حمله 51 درصدی چگونه کار می کند؟

 

وقتی یک مالک بیت کوین تراکنشی را امضا می‌کند، تراکنش او در استخری محلی از تراکنش‌های تاییدنشده قرار می‌گیرد. ماینرها تراکنش‌ها را از این استخر انتخاب می‌کنند تا بلاکی از تراکنش‌ها را به وجود بیاورند. آن‌ها برای افزودن این بلاک به بلاک چین باید پاسخ یک مسئله‌ی سخت ریاضی را بیابند. برای پیدا کردن این پاسخ از توان رایانش استفاده می‌شود. به این کار هشینگ می‌گویند. هرچه توان رایانش ماینر بیشتر باشد، شانس او برای یافتن پاسخ مسئله پیش از سایر ماینرها بیشتر می‌شود. وقتی یکی از ماینرها پاسخ را پیدا کرد، آن را (به همراه بلاک) برای همه ارسال می‌کند تا در صورتی که همه‌ تراکنش‌های داخل بلاک بر اساس سوابق موجود در بلاک چین معتبر بود، آن‌ها بلاک را تایید کنند. به یاد داشته باشید که ماینرهای خرابکار هرگز نمی‌توانند برای بقیه تراکنش بسازند چون برای انجام این کار به امضای دیجیتالی (یعنی همان کلید خصوصی) کاربر نیاز است. در نتیجه ارسال بیت کوین از اکانت یک شخص دیگر عملا بدون دسترسی به کلید خصوصی او غیرممکن می‌شود.

 

ایجاد فورک و استخراج مخفیانه

حالا به این بخش دقت کنید. ماینرهای خرابکار می‌توانند سعی کنند تراکنش‌های موجود را برگردانند. وقتی یک ماینر پاسخی برای مسئله‌ موجود پیدا می‌کند، انتظار می‌رود این پاسخ برای سایر ماینرها ارسال شود تا آن‌ها بلاک را تایید و آن را به بلاک چین اضافه کنند. ولی یک ماینر خرابکار می‌تواند با عدم انتشار عمومی راهکار بلاک خودش شاخه‌ جدیدی از بلاک چین بسازد. بدین ترتیب دو نسخه از بلاک چین به وجود می‌آید.

 

نسخه‌ای که توسط ماینرهای عادی به کار گرفته می‌شود، و نسخه‌ای که توسط ماینر خرابکار مورد استفاده قرار می‌گیرد. ماینر خرابکار به فعالیت روی نسخه دوم بلاک چین ادامه می‌دهد و پاسخ‌هایش را به سایر اعضای شبکه نمی‌فرستد. مابقی شبکه از وجود این شاخه‌ جدید مطلع نمی‌شوند. در نتیجه این شاخه از بخش دیگر شبکه جدا می‌ماند. حالا ماینر خرابکار می‌تواند همه‌ بیت کوین های خود را در نسخه‌ حقیقی بلاک چین خرج کند. اگر فرض کنیم او با بیت کوین‌هایش یک لامبورگینی خریده باشد، همه‌ی دارایی او در بلاک چین اصلی خرج شده است. ولی او این تراکنش‌ها را در شاخه‌ بلاک چین خودش اعمال نمی‌کند. به همین خاطر او در آن شاخه هنوز همه‌ بیت کوین‌هایش را دارد.

 

در عین حال، او همچنان در بلاک چین خودش به بررسی و تایید بلاک‌ها ادامه می‌دهد. این‌جاست که مشکل اصلی به وجود می‌آید. بلاک چین بر اساس مدل حاکمیت دموکراتیک طراحی شده، یعنی رای اکثریت اهمیت دارد. بلاک چین این کار را با پیروی دائمی از بلندترین زنجیره (در واقع سنگین‌ترین زنجیره، اما بگذارید بحث را خیلی پیچیده نکنیم) انجام می‌دهد، چرا که اکثر ماینرها زودتر از بقیه بلاک‌ها را به نسخه‌ بلاک چین خودشان اضافه می‌کنند (بنابراین بلندترین زنجیره = اکثریت). بدین ترتیب بلاک چین متوجه می‌شود که کدام نسخه از زنجیره‌اش حقیقی است و بر همین اساس تراز مالی کیف پول‌ها را تعیین می‌کند. در این مرحله رقابت آغاز می‌شود. هر کسی که از بیشترین توان هش برخوردار است سریع‌تر بلاک‌ها را به نسخه‌ زنجیره‌ خودش اضافه می‌کند.

 

پس ماینر خرابکار به جهت توان هش قدرتمندتری که دارد، سریع‌تر بلاک‌ها را به زنجیره‌ خودش اضافه می‌کند. ماینر خرابکار حالا سعی می‌کند بلاک‌ها را سریع‌تر از بقیه به بلاک چین خودش اضافه کند و به محض این که موفق شد بلاک چین بلندتر را بسازد، او بلاک چین خودش را برای بقیه‌ شبکه مخابره می‌کند. سایر اعضای شبکه با بررسی این نسخه از بلاک چین متوجه می‌شوند که این زنجیره از زنجیره‌ خودشان بلندتر است، در نتیجه پروتکل شبکه آن‌ها را مجبور می‌کند تا از آن زنجیره استفاده کنند.

 

بلاک چین دستکاری‌شده حالا به عنوان بلاک چین حقیقی در نظر گرفته می‌شود و همه‌ تراکنش‌هایی که در این زنجیره ثبت نشده بود بلافاصله مع می‌گردد. مهاجم قبلا با بیت کوین‌هایش لامبورگینی خریده بود، ولی این تراکنش در زنجیره‌ مخفیانه‌ او ثبت نشد؛ حالا همین زنجیره روی کار آمده است. بنابراین بیت کوین‌ها مجددا به حساب ماینر خرابکار برمی‌گردد و او می‌تواند دوباره آن‌ها را خرج کند.

 

به این اتفاق حمله‌ خرج دوباره می‌گویند و نام دیگر آن حمله‌ 51 درصد است، چون ماینر خرابکار برای این که بتواند سریع‌تر بلاک‌ها را به بلاک چین خودش اضافه کند، باید توان هش بیشتری نسبت به مجموع توان هش سایر اعضای شبکه داشته باشد. ورج، زن‌کش، موناکوین، بیت کوین گلد و لایت کوین کش از حملات ۵۱ درصد آسیب دیدند. در هر یک از این موارد، مجرمان سایبری به اندازه‌ای قدرت هش شبکه را دست گرفتند که امنیت آن را به خطر بیاندازند و میلیون‌ها دلار به جیب بزنند.

 

آیا با این حال بازهم خرید بیت کوین کار امنی است؟

 

آیا با تمام چیزهایی که گفته شد، باز هم خرید بیت کوین کار درست و امنی است؟ انجام این حملات در واقعیت بی‌اندازه دشوار است. همان طور که گفتیم کسی که می‌خواهد این کار را انجام دهد باید توان هشی بیشتر از مجموع توان هش سایر اعضای شبکه داشته باشد. با توجه به این که در بلاک چین بیت کوین احتمالا بیش از صدها هزار ماینر وجود دارد، مهاجم باید پول هنگفتی را صرف تهیه‌ تجهیزات استخراجی کند تا بتواند با توان هش سایر اعضای شبکه رقابت کند. حتی قوی‌ترین کامپیوترهای دنیا هم نمی‌توانند مستقیماً از پس مجموع توان رایانشی کل شبکه بربیایند. علاوه بر این، ایرادات مختلفی به حمله 51 درصد وارد است. مثلاً ریسک لو رفتن و محکوم شدن، یا هزینه‌های مربوط به برق، محل نگهداری از تجهیزات، و پولشویی بسیار بالاست. عملیاتی مثل حمله‌ 51 درصد در مقابل چیزی که به مهاجم برمی‌گرداند، حداقل در بلاک چین بیت کوین، زحمت و تلاش خیلی زیادی می‌طلبد. علیرغم تمام مطالب گفته شده در رابطه با احتمال مورد حمله قرار گرفتن شبکه بیت کوین و با در نظر گرفتن هزینه بسیار بالایی که باید صرف این حمله شود، شخص یا اشخاصی که برای در اختیار داشتن این قدرت هش ریت تا این حد هزینه کنند قطعا به فکر سود بردن خود خواهند بود و دریافت سود هرچه بیشتر را به لطمه زدن و بی اعتبار کردن شبکه ای که تا این حد برای ورود به آن خرج کرده اند، ترجیح خواهند داد.


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها